بدون عنوان
از همین امروز، هنگامیکه بچههایمان به مدرسه می روند، به ایشان می گوییم :
دلبندم ! من نمی خواهم تو بهترین باشی، تنها می خواهم تو شادان و خوشبخت باشی.
هیچ مهم نیست که همیشه نمرۀ ۲۰ بگیری ، جای ۲۰ می توانی ۱۶ بگیری.
امااز دوران مدرسه و کودکیت کام (لذت) ببر.
دلبندم ! از " ترین" پرهیز کن ، چراکه خوشبختی جایی هست که خودت را با کسی نسنجی
حتی نخواه که خوشبختترین باشی.
بخواه که خوشبخت باشی و برای این خواسته ات کوشش کن.
همین...
یادمان هست که از هنگامیکه به دنبال پسوند " ترین" رفتیم ، خوشبختی از ما گریخت.
از ۱۹/۷۵ کام نگرفتیم چون دیگری ۲۰ گرفته بود .
از رانندگی با پیکان و پراید کام نبردیم
چون ماشینهای مدل بالاتری در خیابان، در حال گذر بودند .
از بودن کنار دلبرمان کام نبردیم
چون مدرک تحصیلی یا زیبایی یا پول او، کمتر از بسیاری دیگران بود .
همچنین از خانه مان، از پیشه مان، از درآمدمان، از خانواده و دوستانمان و...
زیر تحت تأثیر آموزه های اشتباه ، بسیاری از ما تنها
و تنها چسبیدیم
به بهترین ، بالاترین ، بیشترین ، زیباترین و... که از ما انسانهایی
افسرده و همیشه نالان ساخت.
شایدلازم است یا بهتر بگویم هنگام آن است که در آموزههای
بازندانی خود ، دوباره بینی کنیم
و تغییر جهت دهیم، تا دست کم اجازه ندهیم که نحسیِ "
ترین ها" دامن فرزندانمان را بگیرد.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی