بدون عنوان

سلام ،سلام صد تا سلام.خوبي؟مسي....

(نحوه جديد سلام كردن رها جونم)

دخترك نازم ماشالله روز به روز داري بامزه تر و بزرگتر و شيطونتر ميشي...

الان ديگه چند تا شعر رو باهام ميخوني...

اتل متل توتوله...

يه توپ دارم قلقليه...

عموزنجيرباف...

تاب تاب عباسي...

الان صدات ميكنم..رها...ميگي...بله....ميگم تو عشق مني؟...ميگي...بببببببلللله(اينو خيلي كشيده و با ناز ميگي).....ميگم....تو عمر مني...ميگي...بللله....ميگم:نفس مني؟...ميگي:بلللله.....ميگم:....

الان 1 هفته اي ميشه نبردمت مهدكودك.چون خيلي مريض ميشي و سرما خورده اي...خيلي نگرانتم...

چند وقته دارم در كنار شير خودم بهت شيرخشك هم ميدم.تا يه كم جون بگيري...

مامان جون دوباره افتاده تو زحمت و صبح ها ميزارمت پيش اون.

تو عشق منم خيلي شيطوني ميكني و مدام ميخواي از پله بري بالا و بلغ(بغل) شي ...

اين روزا من و بابا درگير جمع و جور كردن كارامون براي ورود به مقطع دكترا و رفتن از اينجا و ....هستيم.

حال و هوامون دلگير و پر از اميده.اميد به آينده اي كه خودمون تو ذهنمون تصورش كرديم و هي داريم رنگ و لعابش ميديم و قشنگتر و زيباترش ميكنيم.نميدونيم چي ميشه اما همين كه شرايط فعليمون رو زيبا كرده و آرامش رو برقرار كرده خوشحاليم و شاكر...