بدون عنوان
سلام دخترکم
دیشب تختت رو جدا کردیم(از خاله حسنیه ات تقلید کردم!!!) و تو رو روی تخت خودت خوابوندیم.اصلا نمیتونستم بخوابم تا صبح هزار بار پا شدم و چکت کردم راست میگفت حسنیه خیلی سخت بود.اما میخوام یواش یواش عادتت بدم با اونکه تختت رو کنار تخت خودمون تو اتاق خواب کذاشتم اما چون تو بغلم نیستی و گرمی نفست رو حس نمیکنم نمیتونم بخوابم.
بابات شبها میخواد امپراطوری کنه و بس غلت میزنه کل تخت رو میگیره من و تو له میشدیم به خاطر همین مجبور شدم جدات کنم تا جفتمون زنده بمونیم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی