ورود به 6 ماهگی...
سلام دختر نازم
دیروز شدی 6 ماهه ومن رفتم سر کار.طعم تلخ جدایی 8 ساعته از تو رو چشیدم .خیلی خیلی سخت بود.دختر عزیزم که 24ساعت هم که نگاهش میکردم سیر نمیشدم حالا باید 8 ساعت نبینمش.وای خدای من چه جوری طاقت میارم؟؟..........
دیروز بابات همرات اومد واکسنت رو بزنه.بیچاره تحمل نکرد وقتی تو جیغ زدی و گریه کردی اون فشارش اوفتاد پایین.دو باری که من واکسنت رو زدم و وقتی تو گریه کردی منم همرات گریه میکردم بابات مسخره ام میکرد حالا من سوژه برای مسخره کردن اون دارم...
دیروز شدی 6 ماهه ومن رفتم سر کار.طعم تلخ جدایی 8 ساعته از تو رو چشیدم .خیلی خیلی سخت بود.دختر عزیزم که 24ساعت هم که نگاهش میکردم سیر نمیشدم حالا باید 8 ساعت نبینمش.وای خدای من چه جوری طاقت میارم؟؟..........
دیروز بابات همرات اومد واکسنت رو بزنه.بیچاره تحمل نکرد وقتی تو جیغ زدی و گریه کردی اون فشارش اوفتاد پایین.دو باری که من واکسنت رو زدم و وقتی تو گریه کردی منم همرات گریه میکردم بابات مسخره ام میکرد حالا من سوژه برای مسخره کردن اون دارم...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی